باز هم کیهان درباره «برادران لیلا»: سطحیترین بیانات مترویی و سیاستورزی فضای مجازی
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۸۶۳۱۹
محمدتقی فهیم در کیهان (18 فروردین) نوشت: شنیده بودم که «برادران لیلا» فیلم بدی است، اما با توجه به دو فیلم قبلی سعید روستایی، انتظار این سطح نزول را نداشتم، چرا که در آثار قبلی، روستایی حداقل از عهده دلشوره دادن به مخاطب برآمده بود، ولی در اینجا حتی همان «دل بههم زدن» را هم نتوانسته بسازد.
چند فصل اولیه فیلم با تمام غلطهای دوربینی که به محیطهای کارگری سرک میکشد و تدوین «باری به هرجهت» آن، ولی مخاطب امیدوار میشود که بالاخره اثری کارگری و درباره کارخانجات، استثمار و استحمار را شاهد خواهد بود، ولی طولی نمیکشد که «ابد و یک روز» و «متری شش و نیم» اخته شده و «علیه همهچیز» از راه میرسد تا فیلم و روایت در قالبی رادیویی اما بلاتکلیف در موضوع، دیدن ادامه فیلم را تحملناپذیر کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چند آدم «پاندول» دائم پرحرفی میکنند، از همه چیز و همه کس میگویند. بیهوشی در توالت، ادرارکردن در ظرفشویی، سیلی زدن به صورت پدر، اتهام مادر به شش ماهه حاملگی در شب ازدواج و... داستان را جلو نمیبرد، چون قصهای درکار نیست، همه دور هم میچرخند تا حرکت عرضی، عرصه را بر تماشاگر تنگ کند. فیلم میتواند از هرجایی شروع شود و پایانش فرقی نمیکند چقدر کش بیاید یا قیچی شود، همانطور که هر نما یا فصلی حذف شود اتفاقی نمیافتد. فیلم درباره همه چیز است، در عین حال راجع به هیچ چیز نیست.
سطحیترین بیانات مترویی و سیاستورزی فضای مجازی و گفتوگوهای خانوادگی تبدیل به شعارهایی دهانپرکن شدهاند برای همین عجیب نیست که لحظهای تماشاگر احساساتی هم نمیشود چه رسد به اینکه حس شکل بگیرد. باسمهایتر ازاین نمیشد چندتا آدم را گذاشت که حرفهای «صد من یک غاز» به ظاهر قلمبه سلمبه و مثلا برخاسته از سیاستهای تبهکارانه اقتصادی بزنند ولی با کارنابلدی، دوربین علیه قربانیان این سیاستها باشد. واقعا ازاین شلم شورباتر میشد چیدمان خانوادگی کرد تا ضد خانوادهترین کنشهای فردی بیافریند.
اینقدر لیلا قلابی است که دست و پا زدنهایش پا در هوا میماند. واقعا او با این همه هوش و درک تحلیلی از اوضاع و شرایط و بار فلسفی و آکادمیک از کجا میان این جمع «لمپن کارگر» پرتاب شده است. این فرشته کاریزماتیک، محصول این طبقه مضمحل است؟ یا کارگردان ما با ذهنگرایی مفرط او را قامتبندی کرده تا از «زن ستایی» مبتذل دارای خواهان در جهان اول غارتگر جهان سوم عقب نماند. اسم این را هم فیلم اجتماعی گذاشته است، ولی بد جوری دم خروس ضد «قشر گرفتار» از آن بیرون میزند.
یعنی دوربین روستایی این را بروز میدهد. مضمونگرایی افراطی برخاسته از ذوقزدگی «یافتم یافتم» راه حداقل رسیدن به ساختار سینمایی و فرم هنری را بسته است. خلاصه اینکه این فیلم سعید روستایی بعید است که نظر قاطبه انتلکتویل جماعت را با خود همراه کند چه برسد به جلب توجه اکثریت تودههای نیازمند که فیلم علیهشان است.
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۸۶۳۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکمرانی رسانه را جدی بگیریم
به گزارش همشهری آنلاین، محمدصادق کوشکی؛ استاد دانشگاه تهران در روزنامه همشهری نوشت، یکی از مهمترین و جدیترین ارکان حکمرانی در قرن بیستویکم، حکمرانی در عرصه رسانه است. هرچند اهمیت رسانه در ۵۰سال گذشته همواره مطرح بوده، در قرن حاضر حکمرانی در عرصه رسانه به جدیترین نماد آن بدل شده؛ چراکه بر ذهن، دل و جان شهروندان حکومت کرده و عمیقترین نوع حکمرانی است. از اینرو، آن حکومتی در رسیدن و بهحرکتدرآوردن جامعه برای نیل به اهداف موفقتر است که حکمرانیاش بر دل و جان مردم مسلط باشد؛ و حاکمیت رسانهای، ابزار آن بهشمار میرود.
با این مقدمه و با نگاهی به سازوکارهای داخلی، خواهیم دید که حکمرانی از طریق رسانه چندان جدی گرفته نمیشود؛ به تعبیری، رسانه در ایران همچنان بهعنوان امری حاشیهای و در درجه دوم و سوم قرار دارد. این درحالی است که حکمرانی مطلوب در قرن حاضر با بهکارگیری رسانه محقق میشود. به همینخاطر است که فضای مجازی بهعنوان ابزاری در جهت حکمرانی دشمن بر ذهن، جان و زبان شهروندان ماست. اگرچه مردم ما در ایران زندگی میکنند و تابع جمهوری اسلامی هستند، ذهن و روان برخی از آنها تابعی است از حکمرانی دشمنان ایران.
با ادامه این روند، ما در امر حکمرانی با نواقص فاحشی روبهرو شدهایم. عدمدرک این موضوع که رسانه رکن اساسی و مهم حکمرانی است باعث شده نتیجه اقدامات به ثمر نشانده شده مدیران ما و کارهای مثبت آنان، بین مخاطبان به شکل مناسب و درخور، انعکاس پیدا نکند و در ذهن آنان جا نگیرد؛ چراکه حکمرانی مسلط بر ذهن مردم در اختیار دشمنانمان است.
لذا تلاشهای مسئولان و گشایشهای ایجادشده آنان در زندگی مردم دیده و لمس نمیشود؛ بهعبارت دیگر، مردم از امکانات و ثمرات بهعملآمده استفاده میکنند و بهرهمند میشوند اما باز هم ناراضیاند و احساس یأس میکنند. در نتیجه با اینکه زندگی در ایران با توجه به شاخصههای رفاهی مثل سایر نقاط دنیاست و از آنها پایینتر نیست، مردم خود را در شرایطی پستتر از سایر مردم جهان، حتی مردمان کشورهای همسایه میپندارند و جامعهشان را سیاهترین جامعه تلقی میکنند. اگرچه واقعیت اینچنین نیست، در ذهن آنان این وضعیت و تصویر نقش بسته است. این نتیجه تفکری است که همچنان از دهههای گذشته نشأت گرفته و رسانه را امری حاشیهای میداند. علاوهبر این موضوع، بیان مسئولان ما همچنان به سبک و سیاق دهههای قبلی است. رهبر معظم انقلاب چندی پیش تصریح کردند که موضوع اطلاعرسانی دولت ضعیف است. این موضوع تنها محدود به دولت هم نمیشود و سایر عرصههای اجرایی را نیز دربرمیگیرد؛ چراکه هنوز رسانه به شکلی که باید، درک نشده و وقتی سخن از حکمرانی رسانه میشود گمان این است که باید بهوسیله تبلیغات شهری، ساخت یک سد یا تأسیس یک نیروگاه را مخابره کنند.
افزون بر این، هنوز برخی از مسئولان متوجه نشدهاند که نباید اجازه دهند دشمنان از طریق رسانه بر مردم حکومت کنند؛ لذا شاهدیم که هنوز این موضوع قطعی تلقی نشده که نباید بگذارند فضاهایی چون تلگرام و اینستاگرام و در کل فضای مجازی رایج کشور، به شکلی که دشمنان ما میخواهند کنترل شود!
در کشور هنوز بعضی مسئولان مخالف بسترهای مجازی ایرانی هستند و چشم امیدشان به فضای مجازی برآمده از دشمن است.
کنگره آمریکا برنامه تیکتاک را به سلاخخانه برده؛ چراکه بهخوبی موضوع حکمرانی رسانه را درک کرده است اما در جامعه ما شورایعالی فضای مجازی تصویب میکند که اینستاگرام و هر پلتفرم خارجی دیگری میتواند در پوسته ایرانی به فعالیت خود ادامه دهد. تداوم این وضعیت به این معناست که اگر مسئولان ما برترین خدمات را هم به مردم ارائه دهند باز هم مردم احساس یأس و ناامیدی دارند.